درک کردن این که ماهیت نیروی جاذبه چیست کار دشواریست و برای فهمیدن آن باید بسیار فکر کرد، اما ما در این مقاله آسمونی مثال ساده و قابل فهمی را شرح داده ایم: شما فرض کنید که دو نفر به نام های: a و b از دو طرف دارند به یک جسم نیرو وارد می کنند و نیرو های این دو نفر نیز با هم برابر است، پس در این حالت جسم ثابت است وحرکت نمی کند. حال اگر یکی از این دو نفر مثلا فرد b به این جسم نیرو وارد نکند و فقط فرد a نیرو وارد کند، جسم به حرکت درمی آید و به سمت راست حرکت می کند. نیروی جاذبه هم همین کار را انجام می دهد و در حقیقت نیروی جاذبه نیز به اجسام نیرو وارد نمی کند بلکه یک نیرو از بی نهایت نیرویی که به جسم وارد می شود را از بین می برد و همین باعث می شود که جسم به سمت زمین و یا سیارات دیگر جذب شود. زمین نیز دارای همین خصوصیت می باشد چرا که اگر زمین، دارای نیروی جاذبه نبود، اجزاء زمین بر سطح زمین متماسک نبودند و یکدیکر را نمی گرفتند. البته عقیده نیوتن، کاشف نیروی جاذبه زمین این است که منشأ جاذبیت زمین، اراده آفریدگار است و بس. و آن نیروئی است معنوی که خودش درک نمی شود ولی از آثارش شناخته می شود. نکته قابل ذکر آنکه دانشوران سرعت جاذبه زمین را هفت میلیون برابر سرعت نور تشخیص داده اند با آنکه سرعت نور در هر ثانیه سیصد هزار کیلومتر می باشد. بشر تکامل یافته، با هزاران وسائل علمی موجود، هنوز به حقیقت جاذبه زمین پی نبرده است. آیا ماده ابتدائی به این حقیقت پی برده است که توانسته خود را دارای جاذبه کند؟! هرگز. اما اگر جاذبه زمین وجود نداشت چه اتفاقاتی رخ میداد؟ اگر نیروی جاذبه زمین نبود، اجسامی که بر روی زمین هستند، سنگینی و وزنی نداشتند و از زمین به فضا می پریدند و همانجا می ماندند و باز نمی گشتند. اگر نیروی جاذبه زمین نبود، آبهای دریاها در جای خود نمی ماندند و به زودی در فضا پخش می شدند. اگر نیروی جاذبه زمین نبود، هوائی که کره زمین را فرا گرفته بر گرد زمین نمی ماند و می رفت و زندگی برای موجودات به واسطه از بین رفتن هوا محال بود. اگر جاذبه زمین نبود، ابرها معلق می ماندند و آبهائی که از زمین در اثر تبخیر خورشید بالا رفته بود، باز نمی گشت. اگر جاذبه زمین نبود، بارانی نمی بارید و برفی نبود. نه جوئی در زمین یافت می شد و نه رودی و دریائی در زمین باقی نمی ماند. اگر جاذبه زمین نبود، تجاذبی که میان زمین و خورشید و ستارگان برقرار است، از میان می رفت. این تجاذب میان همه اختران موجود است و بدین جهت آسمانیها و زمین ما هر کدام در جای خود استقرار دارند و هر کدام با یکدیگر بعد معینی دارند. تجاذب میان زمین و خورشید که از میان می رفت، بعدی که میان زمین و خورشید موجود است، به ابعاد دیگری تبدیل می شد. نابودی حیات در زمین قطعی به نظر می رسید. تاثیرات حیاتی ستارگان دیگر، در زمین، نیز معدوم می گردید.
۲۳ بهمن ۹۵، ۱۸:۱۶
پاسخ:
خیلی خیلی ممنون از نظر واقعا علمی و آموزندیتان. این
وبلاگ با وجود نظرات شماهاست که برای من جذاب شده.امیدوارم بتوانم بازهم از نظراتتان
بهره ببرم و به آموخته های من و دیگران اضافه شود. فقط یک خواهش کوچک: اینکه شما برای یافتن پاسخ در گوگل
جستجو می کنید و جواب را برای من می فرستید ، ارزشمند است اما برای من ، نظرات خود
شما مهم و ارزشمندتر است. با این وجود متشکرم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
دلیلش اینه که نیرویی که جاذبه به جسم وارد می کند تقسیم برسطحش ومتراژش میشه
وبه جسم وارد می شود